باب اول آيات پنجم تا يازدهم

28/1/2009

1 : 5

و اگر از شما كسي محتاج به حكمت باشد سئوال بكند از خدائي كه هر كسرا به سخاوت عطا مي كند و ملالت نمي نمايد و به او داده خواهد شد .

{jwplayer}http://www.busyweb.org/eichurch/Audio/07.mp3{/jwplayer}

شايد بتوان به حكمت اين معني را داد كه : حكمت ، از ديدگاه روحاني قابليتي است كه زندگي ما را در هدايت خدا ، مي سنجد .

اين نوع حكمت ، حكمتي است كه ما را در انتخاب درست و صحيح و انجام اعمال درست مطابق با اراده خدا در كشف كلام و هدايت روح او ، شريك مي سازد .

روميان 8 : 4 – 17       ترجمه هزاره

1 پس اکنون براي آنان که در مسيح عيسي هستند، ديگر هيچ محکوميتي نيست، 2 زيرا در مسيح عيسي، قانون روحِ حيات مرا از قانون گناه و مرگ آزاد کرد؛ 3 چون آنچه شريعت قادر به انجامش نبود، از آن‌‌رو که به‌‌سبب انسان نفساني ناتوان بود، خدا به انجام رسانيد. او پسر خود را به شباهت انسان گناهکار فرستاد تا قرباني گناه باشد، و بدين‌‌سان در پيکري بشري، حکم محکوميت گناه را اجرا کرد 4 تا آنچه شريعت مطالبه مي‌کند، در ما تحقق يابد، در ما که نه بر طبق نفس بلکه بر طبق روح رفتار مي‌کنيم. 5 آنان که نفساني هستند، به آنچه از نفس است مي‌انديشند، امّا آنان که روحاني‌اند، به آنچه از روح است. 6 طرز فکر انسانِ نفساني، مرگ است، امّا طرز فکري که در سيطره روح قرار دارد، حيات و آرامش است. 7 زيرا طرز فکر انسانِ نفساني با خدا دشمني مي‌ورزد، چرا‌که از شريعت خدا فرمان نمي‌برد و نمي‌تواند هم ببرد 8 و کساني که در سيطره نفس هستند، نمي‌توانند خدا را خشنود سازند. 9 امّا شما نه در سيطره نفْس، بلکه در سيطره روح قرار داريد، البته اگر روح خدا در شما ساکن باشد. و اگر کسي روحِ مسيح را نداشته باشد، او از آنِ مسيح نيست. 10 امّا اگر مسيح در شماست، هر‌‌چند بدن شما به‌‌علت گناه مرده است، امّا چون پارسا شمرده شده‌ايد، روح براي شما حيات است. 11 و اگر روح او که عيسي را از مردگان برخيزانيد در شما ساکن باشد، او که مسيح را از مردگان برخيزانيد، حتي به بدنهاي فاني شما نيز حيات خواهد بخشيد. او اين را به‌‌واسطه روح خود انجام خواهد داد که در شما ساکن است. 12 پس اي برادران، ما مديونيم، امّا نه به نفس، تا بر طبق آن زندگي کنيم. 13 زيرا اگر بر طبق نَفْس زندگي کنيد، خواهيد مرد؛ امّا اگر به‌‌واسطه روح، اعمال گناه‌آلود بدن را بکُشيد، خواهيد زيست. 14 زيرا آنان که به‌‌وسيله روح خدا هدايت مي‌شوند، پسران خدايند. 15 چرا‌که شما روح بندگي را نيافته‌ايد تا باز ترسان باشيد، بلکه روح پسرخواندگي را يافته‌ايد که به‌‌واسطه آن ندا در‌‌مي‌دهيم: اَبّا، پدر. 16 و روحْ خود با روح ما شهادت مي‌دهد که ما فرزندان خداييم. 17 و اگر فرزندانيم، پس وارثان نيز هستيم، يعني وارثان خدا و هم‌ارث با مسيح. زيرا اگر در رنجهاي مسيح شريک باشيم، در جلال او نيز شريک خواهيم بود .

اين نوع حكمت را مي توانيم از خداوند بخواهيم تا آنرا به ما بدهد .

يعقوب 1 : 6 – 7

6 لكن به ايمان سؤال بكند و هرگز شك نكند زيرا هر كه شك كند، مانند موج درياست كه از باد رانده و متلاطم مي شود. 7 زيرا چنين شخص گمان نبرد كه از خداوند چيزي خواهد يافت .

امثال سليمان 2 : 6

زيرا خداوند حكمت را مي بخشد،‌ و از دهان وي معرفت و فطانت صادر مي شود .

1 قرنتيان 1 : 30

و از اوست که شما در مسيحْ عيسي هستيد، در او که از جانب خدا براي ما حکمت شده است، يعني پارسايي، قدّوسيت و بهاي رهايي ما .

آنچه را كه براي ما اهميت دارد و بايد بدانيم اين است كه : در برابر تجربيات و مشكلات با حكمت خود نبايد برخورد كنيم بلكه با حكمت خدا .  حكمت انساني ما در برابر انواع مشكلات ضعيف است و براي همين از آنجايي كه خدا از بطن مشكلات و تجربيات ما آگاهي دارد بهتر است اين حكمت را از او بخواهيم و با حكمت او با مشكلات روبرو گرديم .  حكمت خدا از دانش و آگاهي ما بيشتر است .

1 : 6  – 8

6 لكن به ايمان سؤال بكند و هرگز شك نكند زيرا هر كه شك كند، مانند موج درياست كه از باد رانده و متلاطم مي شود. 7 زيرا چنين شخص گمان نبرد كه از خداوند چيزي خواهد يافت. 8 مرد دودل در تمام رفتار خود ناپايدار است .

تفسير اين آيات آسان است . ايمانداران يعني كساني كه داراي ايمان هستند ، بايد با آن زندگي نمايند .  ما بايد آگاه باشيم كه خدا ، خدايي است كه ناممكن ها را به ممكن تبديل مي نمايد ، پس نبايد در شك و ترديد آنچه كه خدا مي كند و يا خواهد كرد باشيم .

متي 19 : 26

عيسي متوجّه ايشان شده، گفت: « نزد انسان اين محال است ليكن نزد خدا همه چيز ممكن است.»

مرقس 9 : 23

عيسي وي را گفت: «اگر مي تواني ايمان آري، مؤمن را همه چيز ممكن است .

متي 17 : 20

عيسي ايشان را گفت: «به سبب بي ايماني شما. زيرا هر آينه به شما مي گويم، اگر ايمانِ به قدر دانه خردلي مي داشتيد، بدين كوه مي گفتيد از اينجا بدان جا منتقل شو، البتّه منتقل مي شد و هيچ امري بر شما محال نمي بود .

متي 14 : 28 – 31

28 پطرس در جواب او گفت: «خداوندا، اگر تويي مرا بفرما تا بر روي آب، نزد تو آيم.» 29 گفت: «بيا!» در ساعت پطرس از كشتي فرود شده، بر روي آب روانه شد تا نزد عيسي آيد. 30 ليكن چون باد را شديد ديد، ترسان گشت و مشرف به غرق شده، فرياد برآورده، گفت: «خداوندا، مرا درياب.» 31 عيسي بي درنگ دست آورده، او را بگرفت و گفت: «اي كم ايمان، چرا شك آوردي ؟ »

1 : 9 – 11  
9 لكن برادرِ مسكين به سرافرازي خود فخر بنمايد، 10 و دولتمند از مسكنت خود، زيرا مثل گُلِ علف درگذر است. 11 از آنرو كه آفتاب با گرمي طلوع كرده، علف را خشكانيد و گُلَشْ به زير افتاده، حُسن صورتش زايل شد. به همينطور شخص دولتمند نيز در راههاي خود، پژمرده خواهد گرديد.

لفظ برادر ،  هم براي ايماندار بودن و هم براي هم قوم بودن بكار مي رود . در اينجا براي شخص ايماندار است .  ايمانداري كه ممكن است در زمان خود برده و يا غلام و به خاطر شرايط و مشكلات و تجربيات  و يا در عصر حاضر  كه از نظر مالي فقير است ولي از نظر روحاني غني .  يعقوب اين چنين برادر را تشويق ميكند كه اگر از نظر دنيا او اهميت نداشته باشد و چون مال و منال ندارد هيچ و خوار شمرده شود و سرش به زير است ، ولي از نظر خدا محترم است و همين باعث سرافرازي و افتخار او مي گردد .

2 قرنيان 8 : 9

زيرا از فيض خداوند ما عيسي مسيح آگاهيد که هر‌‌چند دولتمند بود، به‌‌خاطر شما فقير شد تا شما در نتيجه فقر او دولتمند شويد

2 قرنتيان 8 : 2   ت  تفسيري

ايمانداران مقدونيه با اينكه دچار زحمات شديدي شده اند، همواره شادند؛ و با اينكه در نهايت تنگدستي بسر مي برند، بسيار سخاوتمند و گشاده دست هستند .

امثال 30 : 8

بطالت و دروغ را از من دور كن، مرا نه فقر ده و نه دولت. به خوراكي كه نصيب من باشد مرا بپرور .

متي 5 : 3 – 6
3 «خوشابحال مسكينان در روح، زيرا ملكوت آسمان از آن ايشان است. 4 خوشابحال ماتميان، زيرا ايشان تسلي خواهند يافت. 5 خوشابحال حليمان، زيرا ايشان وارث زمين خواهند شد. 6 خوشابحال گرسنگان و تشنگان عدالت، زيرا ايشان سير خواهند شد .

متي 23 : 11 – 12
11 و هر كه از شما بزرگتر باشد، خادم شما بُوَد. 12 و هر كه خود را بلند كند، پست گردد و هر كه خود را فروتن سازد سرافراز گردد.

روميان 8 : 14 – 17

14 زيرا آنان که به‌‌وسيله روح خدا هدايت مي‌شوند، پسران خدايند. 15 چرا‌که شما روح بندگي را نيافته‌ايد تا باز ترسان باشيد، بلکه روح پسرخواندگي را يافته‌ايد که به‌‌واسطه آن ندا در‌‌مي‌دهيم: اَبّا، پدر. 16 و روح خود با روح ما شهادت مي‌دهد که ما فرزندان خداييم. 17 و اگر فرزندانيم، پس وارثان نيز هستيم، يعني وارثان خدا و هم‌ارث با مسيح. زيرا اگر در رنجهاي مسيح شريک باشيم، در جلال او نيز شريک خواهيم بود .

برادر ثروتمند هم بايد مواظب باشد كه از ثروت خود فخر ننمايد و خود را بزرگ و ديگران را حقير و كوچك بداند . بلكه بايد در عين حالي كه داراي ثروت است ، خود را فروتن و فقير از نظر اين دنيا و غني از نظر خدا بداند و سعي كند كه از ثروت خود ، خدا را جلال دهد .

در غير اين صورت همانند علف كه امروز هست و فردا نيست خواهد بود زيرا خواهد مُرد و از ثروت خود هيچ نخواهد بُرد .