باب چهارم آيات اول تا سوم

2009/7/8

باب 4

طمع كاري ( علاقه به ماديات ) ، علت و علاج آن

اين باب را با اين ديد شروع مي كنيم كه در 1 تيموتاوس 6 : 10 مي فرمايد :

{jwplayer}http://www.busyweb.org/eichurch/Audio/20.mp3{/jwplayer}

ت قديمي  :  زيرا كه طمع ريشه همه بديها است كه بعضي چون در پي آن مي كوشيدند، از ايمان گمراه گشته، خود را به اقسام دردها سفتند.

ت هزاره   :  زيرا پولدوستي ريشه‌اي است که همه‌‌گونه بدي از آن به‌‌بار مي‌آيد، و بعضي در آرزوي ثروت، از ايمان منحرف گشته، خود را به دردهاي بسيار مجروح ساخته‌اند.

ت تفسيري :  عشق به ثروت ، نخستين قدم بسوي ساير گناهان است . بعضي حتـي براي پـول ، از خدا روگردان شده و خود را گـرفتار انواع دردها كرده انـد.

يعقوب كه باب 3  خود را با مرد و يا زن حكيم تمام كرده است ، حال باب 4 خود را با عنوان طمع و علايق به ماديات شروع مي كند .  همچنانكه در درس پيشين متوجه شديم ، مرد و يا زن حكيم شخصي صلح جو و پُر مهر و محبت و با ادب و غيره است .  حال يعقوب به صورت سثوال اشاره به نكته و نكات مهمي كه در ميان ايمانداران ممكنه رايج داشته باشد ،‌ ميكند :

چرا اين همه اختلاف در ميان رهبران وجود دارد ؟  چرا اين همه شقاق در ميان كليساها وجود دارد ؟ چرا اين همه تلخي در ميان خادمين وجود دارد ؟  چرا اين همه اختلاف در ميان مبشرين و غيره وجود دارد ؟ چرا اين همه غم و ناراحتي در ميان خانواده هاي ايمانداران وجود دارد ؟

يعقوب دليل و علت اين سثولات را چنين توصيف مي كند :

علت و دليل اين است كه ، اكثر ما ها ، پيوسته و مصرانه ، به دنبال هوس ها و خواسته هاي جسماني خود و بر آوردن عقده هاي جسمي و جنسي خود و از غافله ديگران بدور نماندن ، در سعي و كوشش مي باشيم و همين باعث مي شود كه توكل خود را از خدا و نقشه هاي عالي او براي زندگي را از دست بدهيم و به آن هدفي كه خداوند ما را خوانده است نرسيم .

4 : 1

از كجا در ميان شما جنگها و از كجا نزاعها پديد مي آيد؟ آيا نه از لذّت هاي شما كه در اعضاي شما جنگ مي كند؟

ت  هزاره

از کجا در ميان شما جنگ و جدال پديد مي‌آيد؟ آيا نه از اميالتان که در اعضاي شما به ستيزه مشغولند؟    

ت  تفسيري

علت جنگ و دعواهاي شما چيست ؟ آيا علت آنها، آرزوهاي ناپاكي نيست كه در وجود شما منزل دارد؟

منبع اصلي اختلافات در كليسا ها  در مركزيت داشتن علاقه به :

شناساندن خود ، داشتن درجه و مقام ، داشتن قدرت و اقتدار ، رياست طلبي ، انجام تمايلات شخصي و لذت بردن از آنها به جاي بر قراري عدالت خدا و طلبيدن اراده خداوند مي باشد .

از آنجايي كه ما نمي توانيم همديگر را بزنيم ، از اين خصوصيات و انسانيت كهنه با هم در ستيز و دعوا هستيم .

در چنين مقطع به جاي اينكه ما مردم را صيد كنيم ، خود را در دام مي اندازيم :

متي 4 : 19

بديشان گفت: «از عقب من آييد تا شما را صيّاد مردم گردانم.»

لوقا 8 : 14

امّا آنچه در خارها افتاد اشخاصي مي باشند كه چون شنوند مي روند و انديشه هاي روزگار و دولت و لذّات آن ايشان را خفه مي كند و هيچ ميوه به كمال نمي رسانند .

مرقس 4 : 19

انديشه هاي دنيوي و غرور دولت و هوس چيزهاي ديگر داخل شده، كلام را خفه مي كند و بي ثمر مي گردد .

غلاطيان 5 : 16 – 20
16 امّا مي گويم به روح رفتار كنيد، پس شهوات جسم را بجا نخواهيد آورد.
17 زيرا خواهش جسم به خلاف روح است و خواهش روح به خلاف جسم؛ و اين دو با يكديگر منازعه مي كنند بطوري كه آنچه مي خواهيد نمي كنيد.
18 امّا اگر از روح هدايت شديد، زير شريعت نيستيد.
19 و اعمال جسم آشكار است، يعني زنا و فسق و ناپاكي و فجور،
20 و بُت پرستي و جادوگري و دشمني و نزاع و كينه و خشم و تعصّب و شقاق و بدعتها .

1 پطرس 2: 11
اي محبوبان، استدعا دارم كه چون غريبان و بيگانگان از شهوات جسمي كه با نفس در نزاع هستند ، اجتناب نماييد .

پيشرفت كردن در درس و مساثل مالي و غيره به تنهايي بد نيست .  براي فرد ايماندار اگر اين را در فكر دارد كه من درس خواهم خواند و مثلا دكتر و غيره خواهم شد و با تحصيلاتم ملكوت خدا را به پيش خواهم برد و از هيچ كمكي دريغ نخواهم كرد ، اين ايماندار را خدا بركت خواهد داد و او خواهد توانست از آنچه كه براي كار خدا در زندگي خود داشت ، لذت ببرد .
بسا ديده شده است كه از ما خواسته شده كه براي درس و كار و شغل و تجارت دعا كرده ايم و خداوند نيز داده است ولي آنها را در صرف لذات خود براي خودشان بكار گرفته اند زيرا طمع كار بوده اند ، و كم كم از آن ايماني كه داشتند سرد شده اند .

4 : 2
طمع مي ورزيد و نداريد؛ مي كُشيد و حسد مي نماييد و نمي توانيد به چنگ آريد؛ و جنگ و جدال مي كنيد و نداريد از اين جهت كه سؤال نمي كنيد .
ت  تفسيري
در حسرت چيزي بسر مي بريد كه نداريد؛ پس دستتان را به خون آلوده مي كنيد تا آن را به چنگ آوريد. در آرزوهاي چيزهايي هستيد كه متعلق به ديگران است ، و شما نمي توانيد داشته باشيد؛ پس به جنگ و دعوا مي پردازيد تا از چنگشان بيرون بكشيد. علت اينكه آنچه مي خواهيد نداريد، اينست كه آن را از خدا درخواست نمي كنيد .

كليد اين آيه در نخواستن ما از خدا است .  يعقوب سعي بر اين دارد به ما بفهماند كه ما به جاي اينكه خودمان را در گناهان براي برآوردن احتياجاتمان گرفتار سازيم بايد از خدا براي احتياجات خودمان سئوال نماييم .

ما بايد اين را در فكر داشته باشيم كه خدا وعده اينكه ما را ثروتمند ( مالي و مادي ) خواهد ساخت را نداده است ، بلكه او وعده در بر آورد احتياجات ما مي نمايد :

فيليپيان 4 : 19

امّا خداي من همه احتياجات شما را برحسب دولت خود در جلال در مسيح عيسي رفع خواهد نمود .

احتياجات ما زماني رفع خواهد شد كه مال خدا را به خدا بدهيم .

ملاكي 3 : 10

تمامي عشرها را به مخزنهاي من بياوريد تا در خانه من خوراك باشد و يهوه صبايوت مي گويد مرا به اينطور امتحان نماييد كه آيا روزنه هاي آسمان را براي شما نخواهم گشاد و چنان بركتي بر شما نخواهم ريخت كه گنجايش آن نخواهد بود ؟

ما شايد نمي كُشيم ولي گاهاً كارهايي را كه در اين رابطه انجام مي دهيم ، از كٌشتن بدتر است .

متي 5 : 21 – 22
21 «شنيده ايد كه به اوّلين گفته شده است قتل مكن و هر كه قتل كند سزاوار حكم شود .
22 ليكن من به شما مي گويم، هر كه به برادر خود بي سبب خشم گيرد، مستوجب حكم باشد و هر كه برادر خود را راقا گويد، مستوجب قصاص باشد و هر كه احمق گويد، مستحق آتش جهنم بود .

ما ايمانداران بايد اين را بدانيم كه هيچكس در اين دنيا نيست كه به تمام آرزو هايش برسد و يا رسيده باشد چون بعد از بر آوردن يك آرزو دعوا بر سر دومي شروع مي شود .

اگر بر حسب آنچه كه داريم قانع باشيم خداوند بركت خواهد داد .  اكئر مردها براي قدرت دعوا مي كنند و اكئر خانم ها از روي حسادت خانه خود را خراب مي كنند .  ما ايمانداران بايد مواظب باشيم كه نحوه و روش روند خانه خود را به ديگران ياد ندهيم ، زيرا اين كليسا را صدمه مي زند .  ( البته از خصوصيات خوب و زيبا مي توانيم نمونه خوب خود را بيان كنيم )

1 تيموتاوس 6 : 7 – 9   ت   تفسيري
7 ما چيزي با خود به ايـن دنيا نياورده ايـم و چيـزي نيـز نخواهيم برد.
8 پس اگـر خـوراك و پوشاك كافي داريـم ، بايـد راضي باشيم ، حتي اگر ثروتي هم نداشتـه باشيم ؛
9 زيـرا آنانـي كه بدنبـال ثروت انـدوزي مي دوند، دير يا زود دست به كارهاي نادرست مي زنند؛ اين كارها به خود ايشان صدمه زده ، فكرشان را فاسد مي كند و سرانجام ايشان را راهي جهنم خواهد ساخت .

4 : 3
و سؤال مي كنيد و نمي يابيد، از اينرو كه به نيّت بد سؤال مي كنيد تا در لذّات خود صرف نماييد.

ت   تفسيري
وقتي هم درخواست مي كنيد، خدا به دعايتان جواب نمي دهد، زيرا هدفتان نادرست است ؛ شما فقط در پي بدست آوردن چيزهايي هستيد كه باعث خوشي و لذتتان مي شود .

ممكنه ما از خداوند خواسته ايم ولي داده نشده .  يعقوب مي گويد علت آن به نيت بد خواستن بوده است .  درست در حاليكه داريم از خدا مي خواهيم اگر ملكوت خود را داريم مي بينيم جوابي نخواهيم گرفت ولي اگر در درخواست دعايمان ملكوت او را مي بينيم و جلال او را خواهان باشيم ، آنگاه خدا در اراده خود ما را خواهد شنيد و خواهد بخشيد .

خدا  6  نوع دعا را ميشنود :
1 –  دعايي كه براي نيكوكاري  است :
مزمور 34 : 13 – 15
13 زبانت را از بدي نگاه دار و لبهايت را از سخنان حيله آميز .
14 از بدي اجتناب نما و نيكويي بكن؛ صلح را طلب نما و در پي آن بكوش .
15 چشمان خداوند بسوي صالحان ( نيكو كاران ) است و گوشهاي وي بسوي فرياد ايشان .

2 –  دعايي كه فرد دعا گو داراي كينه و خشم در دل ، نباشد :
مزمور 66 :‌18
گر بدي را در دل خود منظور مي داشتم، خداوند مرا نمي شنيد .

3 –  دعاي آناني كه در راستي ( صداقت )  بسر مي برند :
مزمور 145 : 18
خداوند نزديك است به آناني كه او را مي خوانند، به آناني كه او را به راستي مي خوانند .

4 –  دعاي كساني كه ترس مقدس از خداوند دارند : ( او را گرامي مي دارند )
مزمور 145 : 19
آرزوي ترسندگان خود را بجا مي آورد و تضّرع ايشان را شنيده، ايشان را نجات مي دهد .

5 –   دعايي كه شخص دعا گو در روحيه توبه و پشيماني از گناهانش باشد :
لوقا 18 : 9 – 14
9 و اين مَثَل را آورد براي بعضي كه بر خود اعتماد مي داشتند كه عادل بودند و ديگران را حقير مي شمردند. 10 كه «دو نفر يكي فريسي و ديگري باجگير به هيكل رفتند تا عبادت كنند. 11 آن فريسي ايستاده بدينطور با خود دعا كرد كه خدايا تو را شكر مي كنم كه مثل ساير مردم حريص و ظالم و زناكار نيستم و نه مثل اين باجگير، 12 هر هفته دو مرتبه روزه مي دارم و از آنچه پيدا مي كنم ده يك مي دهم .13 امّا آن باجگير دور ايستاده نخواست چشمان خود را به سوي آسمان بلند كند بلكه به سينه خود زده گفت، خدايا بر من گناهكار ترحّم فرما. 14 به شما مي گويم كه اين شخص، عادل كرده شده به خانه خود رفت به خلاف آن ديگر، زيرا هر كه خود را برافرازد، پست گردد و هر كس خويشتن را فروتن سازد، سرافرازي يابد .
6 –  دعايي كه اراده خدا را بخواهد :
1 يوحنا 5 : 14
و اين است آن دليري كه نزد وي داريم كه هر چه برحسب اراده او سؤال نماييم، ما را مي شنود .
ت  تفسيري
از اينرو، خاطرجمع‌ هستيم‌ كه‌ هرگاه‌ از خدا چيزي‌ مطابق‌ خواست‌ او بطلبيم‌، دعاي‌ ما را خواهد شنيد  .

يك ايماندار واقعي بايد اين شعار مسيح را ، در  مرقس 14 : 36  قسمت آخر شعار خود قرار دهد :

ليكن نه به خواهش من بلكه به اراده تو